حجت (اسماعیلیه)حجّت، اصطلاحی که در طول تاریخ اسماعیلیه به معانی گوناگون بهکار رفته است. فهرست مندرجات۱.۱ - حجت در دوره استتار ۱.۲ - حجت در معنای ناطق ۲ - نظر جعفر بن منصور الیمن در مورد حجت ۳ - حجت در دوره فاطمیان ۳.۱ - ارجحیت چهار حجت بر دیگران ۴ - حجت در اسماعیلیان نزاری ۴.۱ - حجت اعظم در نزاریه ۴.۲ - نظر خیرخواه هراتی در حجت ۴.۳ - شناخت امام زمان توسط حجت ۴.۴ - اعتقاد نزاریان در بحث حجت ۵ - ورود اصطلاح پیر به جای حجت ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - معنای حجتاسماعیلیان ِ نخستین (پیش از دوره فاطمیان) این اصطلاح را به چند معنا بهکار میبردند. نخست، بههمان معنایاصلی شیعی آن بود؛ به اعتقاد اسماعیلیان در هر عصری برای خدا حجتی (پیامبر یا امام) بر روی زمین هست. [۱]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۱۲، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
[۲]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۶۰.، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
اسماعیلیان همچنین کلمه حجت را در مورد یکی از مراتب حدود دین خود، بهویژه جانشین و نماینده مهدی غایب یا امام مستور، بهکار میبردند. [۳]
حسین بن فیضاللّه همدانی، فی نسب الخلفاء الفاطمیین، ج۱، ص۱۰ـ۱۱، قاهره ۱۹۵۸.
[۴]
فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۱۵۰، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش.
[۵]
مادلونگ، ص ۶۱.
[۶]
کوربن، ج ۱، ص ۶۴.
[۷]
کوربن، ج ۱، ص ۱۴۶.
۱.۱ - حجت در دوره استتارحجت در این معنا، کسی است که بلافاصله بعد از امام اسماعیلی قرار دارد و در دوره سَتر (از تاریخ رحلت امام جعفر صادق علیهالسلام در ۱۴۸ تا تأسیس خلافت فاطمی در ۲۹۷) اهمیت خاصی داشته است. چون عالَم هرگز نمیتواند بدون وجود حجت خدا هستی داشته باشد، پس در دوره غیبت یا استتارِ امام اسماعیلی، حجت، یا نماینده تامالاختیار امام، تنها کسی است که اراده الهی را بر روی زمین آشکار میسازد. به عبارت دیگر، در دوره استتار یا غیبت امام اسماعیلی، حجت او باید در میان پیروانش حضور داشته باشد. درباره این نحوه استعمال است که ابوالفتح محمد شهرستانی [۸]
ابوالفتح محمد شهرستانی، ج ۱، ص ۳۳۱ـ۳۳۲.
گفته اسماعیلیان اعتقاد دارند که وقتی امام ظاهر و آشکار است، حجت او میتواند مستور باشد و وقتی خود امام مستور است، حجت او باید آشکار باشد.
۱.۲ - حجت در معنای ناطقاسماعیلیانِ نخستین، معنای سومی نیز برای واژه حجت قائل بودند و آن را در مورد جانشین ناطق (یا امام) بهکار میبردند و این در زمانی بود که ناطق و حجت هر دو در قید حیات بودند. به همین دلیل است که آنان علی بن ابیطالب علیهالسلام را حجت حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم میدانند. [۹]
ابنحوشب، کتاب الرشد و الهدایة، ج۱، ص۲۰۹، چاپ محمدکامل حسین، در Collectanea, vol l, Leiden ۱۹۴۸.
[۱۰]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۵۵، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
[۱۱]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۶۰، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
[۱۲]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۱۲۵.، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
در این معنا، امام پیش از آنکه به مقام امامت برسد، حجت است و حجت پس از امامتش امام میشود. [۱۳]
ابنحوشب، کتاب الرشد و الهدایة، ج۱، ص۲۰۱، چاپ محمدکامل حسین، در Collectanea, vol l, Leiden ۱۹۴۸.
[۱۴]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۱۱۹، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
۲ - نظر جعفر بن منصور الیمن در مورد حجتجعفر بن منصور الیمن، که در کتاب الکشف [۱۵]
جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، ج۱، ص۱۱۹، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲.
داشتن چندین حجت را برای هر امام مجاز دانسته، مشخص کرده است که فقط حجت کبرا میتواند پس از امام زمانِ خود به امامت برسد.
۳ - حجت در دوره فاطمیاندر دوره فاطمیان، حجت نام یکی از بالاترین مراتب دعوت در تشکیلات اسماعیلی بود. مؤلفان اسماعیلیِ اوایل دوره فاطمی، حجت را نقیب و لاحِق و ید نیز نامیدهاند. [۱۶]
فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۲۶۳، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش.
[۱۷]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۳، ص۸۷، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
دوازده حجت وجود داشت که هریک اداره امور دعوت را در یکی از مناطق دعوت، که جزیره (یا جزیرة الارض) خوانده میشد، به عهده داشت. [۱۸]
ابویعقوب سجستانی، کتاب اثبات النبوات، ج۱، ص۱۷۲، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۹۶۶.
[۱۹]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۲، ص۷۴، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۰]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۳، ص۴۸ـ۴۹، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
بهعبارت دیگر، هر جزیره تحت نظر یک داعیِ عالیرتبه، که حجت خوانده میشد، قرار داشت؛ مثلاً، خراسان یکی از این دوازده جزیره [۲۱]
ابنحوقل، المسالک و الممالک، ج۱، ص۳۱۰.
ناصر خسرو، ۱۹۲۳، ص ۳۹۷) و احتمالا ناصر خسرو حجت آن بود. [۲۲]
ناصرخسرو، دیوان، ج۱، ص۸، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۵۳ش.
[۲۳]
ناصرخسرو، دیوان، ج۱، ص۱۰، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۵۳ش.
[۲۴]
ناصرخسرو، دیوان، ج۱، ص۱۷، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۵۳ش.
[۲۵]
ناصرخسرو، کتاب جامعالحکمتین، ج۱، ص۱۶ـ۱۷، چاپ هانری کوربن و محمد معین، تهران ۱۳۳۲ش.
۳.۱ - ارجحیت چهار حجت بر دیگراندر میان این دوازده حجت، چهار تن مقام خاصی داشتند، همچنانکه در میان دوازده ماه سال نیز چهار ماه مقدّس و ارجحاند. [۲۶]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۱۴، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۷]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۴۷، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۸]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۱، ص۲۹۷، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۲۹]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۲، ص۱۱۶، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۳۰]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، ج۳، ص۸۶، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲).
[۳۱]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، کتاب اساس التأویل، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، چاپ عارف تامر، بیروت (۱۹۶۰).
[۳۲]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، کتاب اساس التأویل، ج۱، ص۱۲۷، چاپ عارف تامر، بیروت (۱۹۶۰).
[۳۳]
نعمان بن محمد قاضی نعمان، کتاب اساس التأویل، ج۱، ص۱۹۰، چاپ عارف تامر، بیروت (۱۹۶۰).
[۳۴]
جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرار النطقاء، ج۱، ص۴۲، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۵]
جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرار النطقاء، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۱۷، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۶]
ابنولید، رسالة المبدأ و المعاد، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۵، در ایران و یمن، یعنی سه رساله اسماعیلی، بهتصحیح و ترجمه و شرح فرانسوی هانری کوربن، تهران: انستیتو ایران و فرانسه، قسمت ایرانشناسی، ۱۳۴۰ش.
[۳۷]
فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۲۶۴، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش.
در میان اسماعیلیان مستعلوی ـ طیبی، که سنّتهای دوره فاطمی را حفظ کردهاند، پس از طیب (متوفی ح۵۲۴)، بیست و یکمین امام آنان، همه حجتها به همراه امامانِ در استتار بهسر بردهاند و در غیاب آنها رئیس اجراییِ سازمانِ دعوت، «داعی مطلق» بوده است. [۳۸]
فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۲۹۴، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش.
[۳۹]
فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۳۸ـ۳۳۹، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش.
۴ - حجت در اسماعیلیان نزاریاسماعیلیان نزاری نیز اصطلاح حجت را برای مفاهیم گوناگون بهکار بردهاند. در دهههای اولین دوره الموت در تاریخ نزاریه(۴۸۷ـ۶۵۴)، حجتِ اعظم نماینده اصلی و تام الاختیار امام مستور بود. بدین مفهوم بوده که حسن صبّاح (متوفی ۵۱۸) و دو جانشین بعدی وی در الموت، حجت اعظمِ امام نزاریِ مستور شناخته شده و مسئول امور دعوت و دولت نزاری بودهاند تا زمانی که امام ظهور کند. [۴۰]
هفت باب باباسیدنا، در دو رساله مختصر در حقیقت مذهب اسمعیلیه، ج۱، ص۲۱، یعنی هفت باب بابا سیدنا، و مطلوب المؤمنین، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
[۴۱]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، روضة التسلیم، ج۱، ص۱۴۸، یا، تصورات، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۰.
[۴۲]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۲۳، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۴۳]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۴۳، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
پس از اعلام قیامت در الموت در ۵۵۹، طبق نظریه قیامت که بعداً تدوین یافت، حالت وحدت روحانی با امام، فقط برای معدودی از نزاریان که حجت امام بودند ــو احتمالاً فقط برای یک تن ــ ممکن بود. [۴۴]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، روضة التسلیم، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، یا، تصورات، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۰.
[۴۵]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، روضة التسلیم، ج۱، ص۱۲۶ـ۱۲۷، یا، تصورات، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۰.
مقام حجت در میان نزاریان دوره بعد از الموت نیز اهمیت بسیاری داشت. ۴.۱ - حجت اعظم در نزاریهدر سلسله مراتب دعوت نزاریه (شاخه قاسم شاهی) در دوره انجدان (از اواسط قرن نهم)، بعد از امام یک حجت قرار داشت که حجت اعظم نامیده میشد. وی بالاترین عامل امور دینی و اداری دعوت و دستیار عمده امام بود. شخص حجت در آن دوره اغلب از میان بستگان نزدیک امام نزاری انتخاب میشد. [۴۶]
علی بن محمد مستنصرباللّه ثانی، پندیات جوانمردی، ج۱، ص۴۱، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۳.
[۴۷]
علی بن محمد مستنصرباللّه ثانی، پندیات جوانمردی، ج۱، ص۶۲، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۳.
[۴۸]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۴۹ـ۵۰، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۴۹]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۵۹، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۵۰]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۵۱، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۵۱]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۶۸، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۵۲]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۵۳]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۵۴]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۱۰۱، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۵۵]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۵۶]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۵۷]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۵۸، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۵۸]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۱۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۵۹]
امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، ج۱، ص۴۷، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
[۶۰]
امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، ج۱، ص۷۰، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
[۶۱]
امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، ج۱، ص۷۶، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
[۶۲]
امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، ج۱، ص۷۹، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
[۶۳]
امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، ج۱، ص۱۱۹، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳.
۴.۲ - نظر خیرخواه هراتی در حجتدر آثار اعتقادی نزاریان دوره انجدان، بهویژه آثار خیرخواه هراتی (متوفی بعد از ۹۶۰)، بر نقش و اهمیت حجت تأکید شده است. [۶۴]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱ـ۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۶۵]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۹، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۶۶]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱۱، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۶۷]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۶۸]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲۱-۲۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۶۹]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲۸، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۷۰]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۱]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۲]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۵۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۳]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۷۷-۷۸، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۴]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۸۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۵]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۸۹-۹۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۶]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۰۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۷]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۰۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۸]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۱۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۷۹]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۲۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
طبق نظر خیرخواه هراتی، [۸۰]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱۱، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۸۱]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۸۲]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲۱-۲۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۸۳]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۴]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۵]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۵۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۶]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۷۷-۷۸، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۷]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۸۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۸]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۸۹-۹۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۸۹]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۰۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۹۰]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۰۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۹۱]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۱۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۹۲]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۲۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
حجت از همان گوهر و ذات امام است و حجت به فضیلت «معجزه علمی» خویش، که مراتب پایینتر به آن دسترسی ندارند، ذات حقیقی امام را میشناسد و از اینرو منکشف حقیقت روحانی امام برای اسماعیلیان نزاری است.
۴.۳ - شناخت امام زمان توسط حجتنزاریان تنها به میانجیگری حجت میتوانستند به شناخت کامل امام زمان خود موفق شوند و به رستگاری برسند. [۹۳]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۹۴]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۴۳، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۹۵]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۵۰، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۹۶]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۶۴ـ۶۵، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۹۷]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۲۶، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۹۸]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۶۷ـ ۶۸، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۹۹]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۱۰۰]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۱۱۶، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۱۰۱]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱ـ۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۰۲]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۰۳]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۱۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۰۴]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲۱، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۰۵]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۰۶]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۰، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۰۷]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۳-۲۴، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۰۸]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۲۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۰۹]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۵۳، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۱۰]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۸۶، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۱۱]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۱۸، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
[۱۱۲]
محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، ج۱، ص۱۲۷، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش.
۴.۴ - اعتقاد نزاریان در بحث حجتنزاریان دوره انجدان، که تا اواخر دوره صفوی ادامه حیات دادند، همانند نخستین اسماعیلیان، معتقد بودند که امام و حجت او نمیتوانند هر دو در یک زمان مستور و دور از دسترس جامعه اسماعیلیه باشند. [۱۱۳]
ابواسحاق قهستانی، هفت باب، ج۱، ص۴۳، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹.
[۱۱۴]
کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴.
[۱۱۵]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۲، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
[۱۱۶]
خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، ج۱، ص۴ـ۵، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش.
۵ - ورود اصطلاح پیر به جای حجتاز زمان انجدان به بعد، اصطلاح « پیر » تقریباً جانشین حجت شد و به اینمعنی اسماعیلیان نزاری ایران و افغانستان و بدخشان و هند آن را حتی به شخص امام و کلیه مراتب عالیِ سازمان دعوت اطلاق کردهاند. ۶ - فهرست منابع(۱) ابنحوشب، کتاب الرشد و الهدایة، چاپ محمدکامل حسین، در Collectanea, vol l, Leiden ۱۹۴۸. (۲) ابنحوقل، المسالک و الممالک. (۳) ابنولید، رسالة المبدأ و المعاد، در ایران و یمن، یعنی سه رساله اسماعیلی، بهتصحیح و ترجمه و شرح فرانسوی هانری کوربن، تهران: انستیتو ایران و فرانسه، قسمت ایرانشناسی، ۱۳۴۰ش. (۴) ابواسحاق قهستانی، هفت باب، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۵۹. (۵) ابویعقوب سجستانی، کتاب اثبات النبوات، چاپ عارف تامر، بیروت ۱۹۶۶. (۶) جعفر بن منصور الیمن، سرائر و اسرار النطقاء، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۷) جعفر بن منصور الیمن، کتاب الکشف، چاپ اشتروتمان، لندن ۱۹۵۲. (۸) امامقلی خاکی خراسانی، منتخب دیوان خاکی خراسانی، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳. (۹) محمدرضا خیرخواه هراتی، تصنیفات، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۹ش. (۱۰) خیرخواه هراتی، فصل در بیان شناخت امام، چاپ و ایوانوف، تهران ۱۳۳۸ش. (۱۱) فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدرهای، تهران ۱۳۷۵ش. (۱۲) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت (بیتا). (۱۳) نعمان بن محمد قاضی نعمان، تأویل الدعائم، چاپ محمدحسن اعظمی، قاهره (۱۹۸۲). (۱۴) نعمان بن محمد قاضی نعمان، کتاب اساس التأویل، چاپ عارف تامر، بیروت (۱۹۶۰). (۱۵) کلام پیر، یعنی کتاب هفت باب، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۳۵۲/۱۹۳۴. (۱۶) علی بن محمد مستنصرباللّه ثانی، پندیات جوانمردی، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۳. (۱۷) ناصرخسرو، دیوان، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران ۱۳۵۳ش. (۱۸) ناصرخسرو، زادالمسافرین، چاپ محمد بذلالرحمان، برلین۱۹۲۳. (۱۹) ناصرخسرو، کتاب جامعالحکمتین، چاپ هانری کوربن و محمد معین، تهران ۱۳۳۲ش. (۲۰) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، روضة التسلیم، یا، تصورات، چاپ و ایوانوف، لیدن ۱۹۵۰. (۲۱) هفت باب باباسیدنا، در دو رساله مختصر در حقیقت مذهب اسمعیلیه، یعنی هفت باب بابا سیدنا، و مطلوب المؤمنین، چاپ و ایوانوف، بمبئی ۱۹۳۳. (۲۲) حسین بن فیضاللّه همدانی، فی نسب الخلفاء الفاطمیین، قاهره ۱۹۵۸. (۲۳) Henry Corbin, Histoire de la philosophie islamique, vol ۱: Des origines jusqu'a la mort d'Averroes (۱۱۹۸) , avec la collaboration de Seyyed Hossein Nasr et Osman Yahya, (Paris) ۱۹۶۴;. (۲۴) Wilferd Madelung, "Das Imamat in der fruhen ismailitischen Lehre", Der Islam, ۳۷ (۱۹۶۱). ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجت۴»، شماره۵۸۳۵. ردههای این صفحه : اسماعیلیه | اصطلاحات اسماعیله
|